* خوش اومدین به سایت بستیچردات کام (مرجع تخصصی زبان انگلیسی)
* توی این ویدئو زبان انگلیسی رو با انیمیشن پرفروش ملکه یخی یا همون (Frozen) تمرین میکنیم که در سال 2013 توسط کمپانی والت دیزنی تولید شده و بیش از 1 میلیارد دلار در گیشه ( Box Office ) فروش داشته که رقمی نجومی به حساب میاد.
** ترجمه کامل دیالوگ در وب سایت بستیچر براتون گذاشتم و تمام کلمات رو براتون معنی کردم و باهاش جمله ساختم تا بتونین لغت رو در موقعیت یاد بگیرین.
** ما رو در شبکه های اجتماعی دیگه هم دنبال کنید
** سوال هاتون درباره زبان انگلیسی رو برام کامنت کنین تا راهنمایی کنم
——————————————————————————————————-.
دوره گرامر زمان ها
* لینک خرید دوره گرامر تمامی زمان ها در زبان انگلیسی ( 10 ساعت آموزش)
** https://besteacherr.com/product/teaching-english-grammar/
**بستیچر رو در شبکه های اجتماعی دیگه هم دنبال کنید**
وب سایت: https://www.besteacherr.com
لینکداین: https://www.linkedin.com/in/esmaiel-rezapour-791880106/recent-activity/shares/
یوتوب: https://www.youtube.com/channel/UCrf0QIvewxdE1Cq6Qs9AwJw
تلگرام: https://t.me/Besteacher20
پادکست کست باکس: https://castbox.fm/channel/id5565180?country=us
ترجمه دیالوگ های انیمیشن
The window is open! So’s that door! | پنجره بازه و درب هم بازه |
I didn’t know they did that anymore | نمی دونستم که اونا از این کارها هم انجام میدن |
Who knew we owned 8000 salad plates | کی میدونست که ما 8000 بشقاب سالاد داریم |
For years I’ve roamed these empty halls. | برای چند سال من در تالارهای خالی کاخ قدم میزدم ( بی هدف میچرخیدم ) |
Why have a ballroom with no balls? | داشتن سالن رقص بدون داشتن مجلس رقص معنی نداره |
Finally, they’re opening up the gates! | سرانجام، قراره دروازه ها رو باز کنند |
There’ll be actual real, live people | مردم واقعی و زنده قراره بیان |
It’ll be totally strange | خیلی عجیب و غریب خواهد بود |
But, wow, am I so ready for this change! | اما آیا من برای چنین تغییری آماده هستم؟ |
For the first time in forever, There’ll be music, there’ll be light | برای اولین بار تا حالا قراره موزیک و نورپردازی داشته باشیم |
For the first time in forever, I’ll be dancing through the night. | برای اولین بار تا حالا قراره کل شب رو برقصم |
Don’t know if I’m elated or gassy | نمیدونم که خیلی خوشحالم یا دلم آشوبه |
But I’m somewhere in that zone | اما این احساسات دوگانه رو دارم |
Cause for the first time in forever, | چرا که برای اولین بار تا حالا |
I won’t be alone | قرار نیست تنها باشم |
کلمه های جدید + کاربرد این کلمات در جمله به روش کاربردی
این قسمت تمام کلمات رو براتون معنی کردم بصورت جداگانه و براشون یک جمله هم از دیکشنری لانگمن انتخاب کردم که بهتر مفهوم شو درک کنین. به هیچ وجه کلمه رو خارج از جمله ای که در اون بکار رفته یاد نگیرین که کاملا بی فایده است.
Window: Please open the window | پنجره ( اسم ) پنجره رو باز کن |
Open: I opened the door | باز کردن (فعل) من درب رو باز کردم |
So: So, you are a detective | بنابراین پس شما کارآگاه هستین |
That: That car is mine | آن اون ماشین مال منه |
Door: the door is closed now | درب درب الان بسته است |
I: I am a teacher | من من یک معلم هستم |
Know: I know you | دانستن من شما رو میشناسم |
They: They are my friends | آنها اونا دوستان من هستند |
Did: I did my tasks | انجام داد من کارهامو انجام دادم |
Anymore: I am not your friend anymore | دیگه، بیش از این من دیگه دوست تو نیستم |
Who: Who is that man? | چه کسی اون مرد کیه؟ |
We: We are your friends | ما ما دوستان تو هستیم |
Own: I own a café | دارا بودن من مالک یک کافه هستم |
Salad: I ordered a salad | سالاد من یک سالاد سفارش دادم |
Plate: My plate is broken | بشقاب بشقاب من شکسته |
For : I do it for you | برای من به خاطر تو این کارو کردم |
Years: 2 years ago, I saw him | سال 2 سال پیش اونو دیدم |
Have: I have a car | داشتن: من یک ماشین دارم
|
Roam: I roamed the palace | بی هدف پرسه زدن من داشتم بی هدف در کاخ پرسه می زدم |
These: These books are mine | اینها این کتاب ها مال من هستند |
Empty My pockets are empty | خالی جیب های من خالی هست |
Hall I am waiting for you in the hall | تالار من در تالار منتظرت هستم |
Why Why are you upset | چرا؟ چرا نگران هستی؟ |
Ballroom The ballroom is full of dancers | تالار رقص تالار رقص پر از رقاص هست |
With Do you come with me? | با با من میای؟ |
No I have no pens | هیچ من هیچ خودکاری ندارم |
Ball: There is a ball in the hall tonight | مجلس رقص یک مجلس رقص امشب در تالار هست |
Finally He came back home finally | سرانجام او سرانجام به خانه برگشت |
They: They are rich people | آنها اونا آدم های ثروتمندی هستند |
Are: Are you ready? | هستند آماده ای |
Gate: The gate is very strong | دروازه دروازه خیلی محکم هست |
There: There is a tree in here | آنجا یک درخت اینجاست |
Will: I will be there soon | خواستن در زمان آینده من بزودی آنجا خواهم بود |
Be: Be careful | بودن مراقب باش |
Actual: I need an actual reason | حقیقی من دلیلی واقعی لازم دارم |
Real: I like real photos of nature | واقعی من عکس های واقعی از طبیعت رو دوست دارم |
Live: The animal is still alive | زنده حیوان هنوز زنده است |
People: People are friendly here | مردم مردم اینجا دوستانه هستند |
It: It is nice to be here | آن خیلی خوبه که اینجا باشی |
Totally: I totally agree with you | کاملا من کاملا با تو موافقم |
Strange: I met a strange guy | عجیب و غریب من یک فرد غریبه رو دیدم |
But: But I have a question | اما اما من یک سوال دارم |
Wow: Wow, you made it | واو واو، تو موفق شدی |
Am: Am I old? | بودن آیا پیر هستم؟ |
So: You are so cute | خیلی تو خیلی با نمک هستی |
This: This sounds nice. | این این خیلی خوبه |
Time: دفعه This time, you should go این دفعه تو باید بری
| |
In: I am in the car | در من در ماشین هستم |
Forever: I will love you forever | برای همیشه من برای همیشه دوستت دارم |
There: There are 2 cars here | آنجا اونجا 2 تا ماشین هستند |
Music: The music is loud in here | موزیک موزیک اینجا بلنده |
Light: Turn on the lights please | نورپردازی چراغ ها رو روشن کن |
Dance: Let us dance here | رقص بذار اینجا برقصیم |
Through: I pass through the jungle | از میان من از میان جنگل عبور میکنم |
Night: Nights and days are beautiful | شب شب ها و روز ها زیبا هستند |
If: I will come if you want | اگر اگر بخوای من میام |
Elated: I feel elated and excited | خوشحال من خیلی خوشحال و هیجان زده هستم |
Or: Do you like this one or that one? | یا این رو میخوای یا اون رو |
Gassy: I feel gassy when I have an exam | حس آشوب در دل احساس آشوب میکنم وقتی امتحان دارم |
Somewhere: I found the car somewhere in the desert | جایی من ماشین رو جایی پیدا کردم |
That: I know that man | آن من آن مرد رو میشناسم |
Zone: The city is in the earthquake zone | ناحیه این شهر روی ناحیه زلزه خیز هست |
Alone: I am not alone anymore | به تنهایی من دیگه تنها نیستم |