آموزش رایگان زبان انگلیسی با موآنا – Learn English With Moana
** ** خوش اومدین به بستیچر، مرجع تخصصی آموزش زبان انگلیسی با فیلم، انیمیشن، سریال و موسیقی ** *
توی این ویدئو قسمت هایی از انیمیشن موآنا رو براتون آماده کردم که بار اول باید حدود یک دقیقه با زیرنویس انگلیسی نگاه کنید و درک کلی از دیالوگ ها داشته باشین، اما بار دوم من میام و دونه دونه کلمه ها و جمله ها و گرامر های ضروری رو در موقعیت توضیح میدم.
* دیالوگ رو براتون کامل به فارسی میذارم در وب سایت و تلگرام **
- کلمات جدید به همراه مثال های ساده رو میتونین در وب سایت ببینین به صورت جدول بندی و مرتب
ترجمه تمام دیالوگ ها به زبان فارسی
Wow! The shiny, glittery cave | وای! (چه) غار درخشان و پر زرق و برقی |
And just like me, it is covered in sparkly treasure | و درست مثل من، بوسیله گنجینه پر زرق و برقی پوشیده شده |
Sparkle. Sparkle. Sparkle | درخشان، زرق و برق، برقی برقی |
You are not selling it | تو نمیتونی بفروشیش ( نمیتونی نظرت رو غالب کنی) |
This is stupid | این خیلی احمقانه است |
I am just gonna walk up and get it | فقط میخوام برم بالا و بدستش بیارم |
You go up there, he will kill you | اگه از اونجا بری بالا، اون تو رو میکشه |
Just stick to the plan | کافیه نقشه رو اجرا کنی |
When he shows up | وقتی که خودش رو نشون میده |
Keep him distracted | حواسش رو پرت کن |
Make him talk about himself | کاری کن درباره خودش صحبت کنه ( از خودش تعریف کنه) |
He loves bragging about how great he is | اون از خودستایی ( لاف زدن درباره توانایی ) خوشش میاد |
You two must get along well | شما دو تا خوب با هم کنار میاین (اشاره به اینکه شخصیت ش رو خوب شناختی) |
No, not since I ripped off his leg | ولی نه از وقتی که پای اونو قطع کردم |
You ripped off his … | تو پاشو قطع کردی |
Maui | ماوی |
What have we here? | اینجا چی داریم؟ |
It’s a sparkly, shiny … | یک موجود پر زرق و برق، درخشان |
Wait a minute | یک لحظه صبر کن |
Oh, it’s a human | اوه، یک انسان داریم |
What are you doing down here in the realm of the mons | اینجا چه کار میکنی در قلمرو دیو ها |
Just pick an eye, babe. I can’t … | یک چشم رو انتخاب کن عزیزم، من نمیتونم |
I can’t concentrate on what I am saying if you keep … | نمیتونم روی حرفام تمرکز کنم اگه تو مدام … ( به هر دو چشمم نگاه کنی) |
Yeah, pick one, pick one! | بله، یکی رو انتخاب کن، یکی رو انتخاب کن |
کلمات جدید به همراه کاربرد آنها در جمله
Wow
Wow, this place is amazing | واو، علامت تعجب
این مکان فوق العاده است |
The
The moon is shining brightly in the sky | حرف تعریف (برای اسامی که برای ما شناخته شده است)
ماه در آسمان به روشنی می درخشد |
Shiny
Her hair is now shiny and washed | درخشان
موهای او الان درخشان و شسته هستند |
Glittery
She is wearing glittery ear-rings | پر زرق و برق
او گوشواره های پرزرق و برق می پوشد |
Cave
He heard a noise coming from the cave | غار
او صدایی شنید که از غار بلند میشد |
And
He told me the truth and left | و
او حقیقت را به من گفت و رفت |
Just
Just look at me in the eye and say nothing | فقط
فقط به چشمان من نگاه کن و چیزی نگو |
Like
He is running like the wind blows | مانند، مثل
او مانند وزش باد می دود |
Me
Are you talking to me? | به من، مرا
آیا داری با من حرف میزنی؟ |
It
It is my car, isn’t it? | آن را
اون ماشین منه، اینطور نیست؟ |
Is
Is it an expensive piece of jewelry? | هست
این یک تیکه جواهر گران بها است |
To cover
The mountains are covered by the snow | پوشیدن
کوه ها پوشیده از برف هستند |
In
Are you in the car or out of the car? | در، داخل
آیا تو داخل و یا خارج ماشین هستی؟ |
Sparkly (sparkling)
She is wearing a sparkly dress | درخشان
او لباس برقی برقی میپوشد |
Treasure
Every year we look for buried treasure | گنجینه
هر ساله به دنبال گنجینه مدفون شده میگردیم |
You
You are an idiot who does stupid things | تو
تو احمق هستی و کارهای احمقانه انجام میدی |
Are
Are you serious? | هستند
آیا جدی میگی؟ |
Not
I am not lying to you | نه
من بهت دروغ نمیگم |
To sell
The company has sold different range of products | فروختن
شرکت محصولات متفاوتی فروخته است |
This
Is this what you are looking for? | این
آیا این چیزی است که دنبالش بودین؟ |
Stupid
Stupid mistakes are quite common among the low-level students | خنگ
اشتباهات احمقانه کاملا میان دانش آموزان سطح پایین رایج است |
I am gonna
I am gonna search for the kid | من قصد دارم
قصد دارم دنبال کودک بگردم |
To Walk up
I walked up the mountain in 30 mins | پیاده رفتن
من در 30 دقیقه از کوه بالا رفتم |
To get
He got a degree in engineering | بدست آوردن
او مدرک مهندسی گرفت |
There
Do you live there? | آنجا
آیا تو اونجا زندگی میکنی؟ |
He
He is speaking in Chinese | او
اون داره چینی صحبت میکنه |
Will
They will meet each other tomorrow | خواستن در آینده
اونا همدیگه رو فردا ملاقات میکنن
|
Kill
Many people were killed in the world wars | کشتن
خیلی از افراد در جنگ های جهانی کشته شده اند |
Stick
My shirt was sticking to my back | چسبیدن به چیزی
پیراهن من به کمرم چسبیده است |
Plan
Do you have any Plan-B for the situation? | برنامه و قصد
آیا هیچ برنامه جایگزینی برای این شرایط داری؟ |
When
When are you going to meet me? | زمانی که
کی قراره که تو من رو ببینی؟ |
To show up
The students were waiting in the class but the teacher never showed up | حاظر شدن، ظاهر شدن
دانش آموزان در کلاس حاضر بودند اما مدرس هرگز کلاس نیومد |
To keep
Keep your passport in your hands please and show it to the immigration officer | نگه داشتن
روادیدت رو در دستت نگه دار و به افسر مهاجرت نشون بده لطفا |
Him
I have a boyfriend; do you want to meet him? | به او، او را
من دوست پسر دارم، میخوای ببینیش؟ |
To distract
Don’t make so much noise, you are distracting my attention | حواس کسی را پرت کردن
اینقدر سر و صدا نکن، داری حواس منو پرت میکنی |
To make
The teacher made the students write a letter in the class | وادار کردن
مدرس دانش آموزان رو مجبود کرد که در کلاس نامه بنویسن |
To talk
Why are you talking so fast, I don’t get your point | صحبت کردن
چرا اینقدر بلند صحبت میکنی، من منظور تو رو متوجه نمیشم |
About
Do you know anything about the frogs? | درباره
چیزی درباره قورباغه ها شنیدی؟ |
Himself
He himself has done the tasks and nobody helped | به او، او را
او خودش کارها را انجام داد و هیچ کس کمکی نکرد |
To love
He promised to love her till he dies | دوست داشتن
او قول داد که اون رو تا زنده هست دوست داشته باشه |
To brag about
He is always bragging about his success with women | خود ستایی کردن
اون همیشه درباره خوب کنار اومدن با خانم ها چاخان میکنه |
How
How do you do? I am fine | چطور
حالت چطوره؟ من خوبم
|
Great
Edison is a great scientist; he has invented many things | عالی
ادیسون دانش مند بزرگی بود، او چیزهای زیادی اختراع کرده
|
Two
I have two brothers; one is 4 and the other is 9 | 2 تا
من 2 تا برادر دارم، یکی 4 سالشه و دیگری 9 سالشه |
Must
You worked really hard; you must be tired | باید (نتیجه گیری منطقی بر اساس شواهد) تو خیلی سخت کار کردی و باید خسته باشی |
To Get along
I get along well with my sister; we never fight with each other | کنار آمدن
من خیلی خوب با خواهرم کنار میام، ما هرگز با همدیگه جنگ نمیکنیم |
Swell
Everything is going swell | خیلی خوب ( اصطلاح)
همه چی خوب پیش میره |
No
I have no choice but to accept the offer | نه
هیچ چاره ای جز پذیرفتن پیشنهاد ندارم |
Since
I haven’t met him since 1998 | از
من اونو از سال 1998 به بعد ندیدم |
To rip off
His clothes had been ripped off in the movie scene | پاره شدن
لباس های او در صحنه فیلم پاره شده بود |
Leg
Are you pulling my leg? | پا
داری با من شوخی میکنی؟ (ضرب المثل) |
What
What the hell are you talking about? | چه چیزی
داری درباره چه کوفتی صحبت میکنی؟ |
Have
I have a music collection of 30 singers | داشتن
من کلکسیون موسیقی از 30 خواننده دارم |
We
We are going to lose his location if we don’t chase him | ما
ما مکان اون رو گم میکنیم اگه دنبالش نکنیم |
Here
Are you leaving here? | اینجا
آیا تو اینجا رو ترک میکنی؟ |
To wait
I have waited for you for 20 mins but you didn’t show up at all | منتظر ماندن
من مدت 20 دقیقه برای تو منتظر موندم اما تو اصلا نیومدی |
Minute
A minute has got 60 seconds | دقیقه
هر دقیقه 60 ثانیه داره |
Oh
Oh, how delicious the soup is | اوه (علامت تعجب)
اوه، سوپ چقدر خوشمزه است |
Human
Human beings should be kind towards the animals | بشر
انسان ها باید نسبت به حیوانات مهربان باشند |
To do
Have you done your homework? You have a test at school | انجام دادن
آیا تکالیفت رو انجام دادی؟ توی مدرسه امتحان داری |
Down
The house is down the road | پایین
خانه پایین جاده است |
Realm
An idea that belongs in the realm of the science fiction | قلمرو
ایده ای که در قلمرو علمی تخیلی است |
Monster
Monsters are scary creatures in the tales | غول
غول ها موجوداتی ترسناک در داستان ها هستند |
Pick
You should pick one among 20 of the most-watched movies | انتخاب کردن
تو باید یکی را از میان 20 فیلم پر مخاطب انتخاب کنی |
Eye
Please look directly in my eye | چشم
بی زحمت مستقیما در چشمان من نگاه کن |
Babe
Hey, babe, how are you? | عزیزم
سلام عزیزم، خوبی؟ |
Can
Can you speak another language? | توانستن
میتونی یک زبون دیگه صحبت کنی؟ |
Concentrate
I should concentrate on my project for today, I will not pay attention to anything | تمرکز کردن
باید روی پروژه ام امروز تمرکز کنم، من به هیچ چیز دیگه ای توجه نمیکنم |
To say
Say that you like me, come on say it out loud | گفتن
بگو که من رو دوست داری، زود باش بلند بگو |
If
If you give me 1 thousand dollars, I will buy a nice car | اگر
اگه به من یک هزار دلار بدی، میرم ماشین میخرم
|
Yeah
Yeah, I am telling the truth
Yeah, your answer is right | درسته
بله من دارم واقعیت رو میگم
بله جواب تو درست است |
One
I like all the pictures except this one | یکی
من تمام عکس ها به جز این یکی رو دوست دارم |
* لینک خرید دوره گرامر تمامی زمان ها در زبان انگلیسی ( 10 ساعت آموزش) **
https://besteacherr.com/product/teaching-english-grammar/
**بستیچر رو در شبکه های اجتماعی دیگه هم دنبال کنید**
وب سایت: https://www.besteacherr.com
لینکداین: https://www.linkedin.com/in/esmaiel-rezapour-791880106/recent-activity/shares/
یوتوب: https://www.youtube.com/channel/UCrf0QIvewxdE1Cq6Qs9AwJw
تلگرام: https://t.me/B
پادکست کست باکس: https://castbox.fm/channel/id5565180?country=us